به گزارش قدس آنلاین از روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران، نیما اکبرخانی نویسنده کتاب «عزرائیل» گفت: جایزه ادبی جلال آلاحمد معتبرترین جایزه ادبی کشور است که توسط نهاد دولت برگزار میشود و به همین دلیل برای نویسنده و مخاطبانش یک تاییدیه ادبی محسوب میشود. وقتی اثری در این جایزه منتخب میشود مخاطب با خیال راحت به سراغ کتاب برود و آن را مطالعه کند.
وی افزود: بعد از اینکه کتاب «عزرائیل» من در این جایزه شایسته تقدیر شد طراحی جلد آن را تغییر دادیم. اعتباری که کتاب در جایزه جلال کسب کرده بود باعث شد تا مخاطب با خیال راحت به سراغ کتاب برود. به همین دلیل کتاب من افزایش فروش خوبی را تجربه کرد.
به گفته اکبرخانی، منتخب شدن در جایزه ادبی جلال باعث میشود نویسنده میان منتقدان و مخاطبان جدیتر گرفته شود.
این نویسنده در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه مهمترین کار جایزه جلال آل احمد این است که با استفاده از ظرفیتهای رسانهای آثار منتخب را به جامعه معرفی کند، گفت: جایزه جلال آلاحمد اگر چه اکنون نیز مسیرش را پیدا کرده و توانسته روی اعتبار آثار برندگان تاثیر بگذارد، با این وجود اگر برندگان این جایزه را با جایزههای جهانی مقایسه کنیم، خواهیم دید که حتی در بازار کتاب ایران هم فروش آثار ترجمهای صاحب جوایز جهانی بیشتر از جایزه جلال آلاحمد است. پس لازم است که از ظرفیتهای رسانهای این جایزه بیشتر بهره بگیریم.
وی تاکید کرد: اگر اعتبار برند جایزه ادبی جلال آل احمد افزایش یابد به دنبال آن سود ناشر، نویسنده و مخاطب هم بیشتر میشود. هر چه اعتبار جایزه بالاتر برود تاثیرش روی فروش آثار بیشتر خود را نشان خواهد داد.
نیما اکبرخانی در پایان گفت: جایزه جلال آل احمد برای مخاطبان خاص شناخته شده است، اما لازم است تا برند آن برای مخاطبان عام نیز تببین شود.
اهمیت جایزه جلال در چه مواردی است؟
مسعود امینی مدیر موسسه پژوهشی بایسنغر در هرات درباره اهمیت جایزه جلال گفت: جایزه جلال از چند جهت میتواند حایز اهمیت باشد؛ نخست اینکه نام یکی از بزرگان ادب فارسی یعنی جلال آلاحمد را زنده نگه میدارد. این جایزه کمک میکند تا بتوان در اعصار مختلف بزرگانی چون جلال و یا پیروانی از مکتب او را داشته باشیم. پس چنین جوایزی در زنده نگه داشتن نام بزرگان نقش دارد.
وی افزود: وجه دوم اهمیت این جایزه در تشخیص انواع ادبی است. در دستورالعمل جایزه جلال ذکر شده که این جایزه در داستان بلند و کوتاه، نقد ادبی و مستندنگاری فعالیت دارد. یکی از راههایی که میتوان وضعیت این انواع ادبی را بررسی کرد، پژوهش در این جایزه است. یعنی شما در هر دوره میبینید که در حوزه مستندنگاری یا نقد ادبی چه رشدی داشتهایم یا اینکه این انواع کلا در جهت رشد هستند یا خیر؟ به عنوان مثال من با دقت در دورههای مختلف جایزه به این نتیجه رسیدهام که مستندنگاری رشدی ۹۰ درصدی را در این سالها تجربه کرده است. بنابراین موسسات و نهادهای فرهنگی میتوانند با بررسی جایزه جلال رشدها را دریافته و کمبودها را مرتفع سازند.
امینی ادامه داد: وجه سوم اهمیت در این است که به طور کل جوایزی چون جایزه جلال نویسندگان را ترغیب کرده و به ادامه راهشان امیدوار میسازد. این نکته البته به گسترده بودن چتر این جایزه بستگی دارد. هرچه شمولیت این جایزه بیشتر باشد، برای نویسندگان خوب است و آنها را ترغیب میکند. با دقت در دورههای مختلف این جایزه شاهد هستیم که تعداد نویسندگان افزایش چشمگیری کرده است. البته بیشتر شدن تعداد نویسندگان هر جامعه عوامل مختلفی دارد و یکی از آنها وجود جوایز ادبی معتبر است.
امینی در بخش دیگری درباره حضور نویسندگان فارسی زبان دیگر کشورها در جایزه جلال گفت: اگر ما چتر جوایزی چون جلال را گستردهتر کنیم و شمولیت بیشتری به آن بدهیم، میتوان امیدوار بود که این جوایز میان همه فارسینویسان جهان مقبولیت پیدا میکند. جوایز ادبی فارسی نباید خود را محدود کنند. افغانستان و تاجیکستان هم مانند ایران مهد زبان فارسی هستند: فردوسی در ایران بوده، حنظله بادغیسی در افغانستان فعلی و رودکی در مرزهای فعلی تاجیکستان. زبان فارسی محدود به مرزهای سیاسی فعلی ایران نمیشود. پس اگر چتر این جوایز گستردهتر شوند، اتفاقات خوبی خواهند افتاد، اما در همین وضعیت فعلی هم جایزه جلال اهمیت بسیاری دارد.
مدیر موسسه پژوهشی بایسنغر به پیشنهاد برداشتن یک قید از شرایط شرکت در جایزه جلال اشاره کرد و گفت: به نظرم لزوم انتشار کتاب در ایران برای شرکت در جایزه، مانع از حضور فارسی زبانان در بیرون از جغرافیای سیاسی ایران میشود. در این صورت است که نمیتوان کتابی را که در تاجیکستان یا افغانستان یا دیگر نقاط جهان به زبان فارسی منتشر شده در این جایزه شرکت داد.
وی اضافه کرد: در دوره نهم جایزه جلال رهنورد زریاب، حسین فخری، علی موسوی و سیامک هروی با داستانهای خود از افغانستان در آن دوره شرکت داشتند. از این حیث که ما جایزه بین المللی در زبان فارسی نداریم و کشور ایران امروزه طلایهدار زبان فارسی است توقع میرود چتر این جایزه بازتر شده و شمولیت بیشتری پیدا کند.
امینی در بخش دیگری از سخنان خود به یک ارزش مهم در زبان فارسی اشاره کرد و ادامه داد: یکی از ارزشهای زبان فارسی گستردگی و تعدد گویندگان به این زبان است. به همین دلیل می توان شرایط شرکت در جایزه جلال را به سمتی برد که همه نویسندگان از سراسر گیتی بتوانند در آن شرکت کنند. پس برای برطرف کردن خلا ناشی از کمبود جایزه ادبی بینالمللی برای فارسیزبانان می توان محدودیت شرکت در این جایزه ادبی را برداشت. حتی بخشهای آن را نیز باید گستردهتر کرد و فی المثل بخش ترجمه، تاریخنگاری و حتی شعر را نیز به آن اضافه شود. درست است که خود جلال شعری نسرود، اما بالاخره منتقد ادبی هم بود.
وی همچنین با اشاره به نام برخی از کتابهای منتشر شده در موسسه تحت مدیریت خود گفت: موسسه پژوهشی بایسنغر تاکنون ۲۴ کتاب مهم در زمینه فرهنگ و ادب هرات و به طور کل خراسان بزرگ را منتشر کرده است. برخی آثار موسسه را میشد در جایزه جلال شرکت داد. به عنوان مثال در بخش مستندنگاری ما کتاب «سالهای سرخ هری» را داریم و «خاطرات یک آموزگار» و... به شرطی که این آثار با جغرافیای خود ما بررسی شوند. در حوزه نقد ادبی هم کتابهایی چون «سبک شناسی شعر دوره ملوک آل کرت و آل غوریان هرات» و «شعر مقاومت افغانستان» نوشته زندهیاد فضلالله زرکوب که خلا تحقیقات در شعر مقاومت افغانستان تا سال ۱۳۷۱ را برطرف کرده و در نوع خود بینظیر است. گویا تا دوره ششم تاریخنگاری از بخشهای این جایزه بوده که برداشته شده است. ما نیز در این حوزه کتابهای «فتح طوایف جمشیدی»، «تاریخ ملوک کرت» و... را داریم. در زمینه ترجمه نیز برخی کتابها را از زبانهای انگلیسی، آلمانی و ترکی جغتایی به فارسی ترجمه کردهایم. کتابهای موسسه چشمگیرند و امیدوارم با گستردهتر شدن آغوش جایزه جلال، بتوانیم در ادامه کتابهای خود را در این جایزه شرکت دهیم.
نظر شما